پيشگامان

همانطور كه در مقاله قبلي اشاره كرديم، بزرگ‌ترين دشمنان موفقيت و خوشبختي انواع احساسات منفي هستند و به اين موضوع پرداختيم كه «احساسات مثبت قدرت مي‌بخشند، احساسات منفي قدرت را مي‌گيرند.» و براي اينكه بتوانيم به موفقيت و هدفخود دست يابيم، نياز به قدرت داريم و اين قدرت از احساسات مثبت تأمين مي‌شوند.

احساسات منفي باعث مي‌شوند قدرت ما از بين برود، بنابراين اولين قدم اين است كه از شر احساسات منفي خلاص شويم تا قدرت، توان و انرژي صرفه‌جويي شده را در جهتموفقيت و دستيابي به هدف بكار ببريم.

يك قانون كلي وجود دارد، تقريبا با هر چيزي كه بخواهيم مبارزه كنيد، قوي‌تر مي‌شود،احساسات منفي هم همينطور است، اگر بخواهيد با آنها مبارزه كنيد، قوي و قوي‌تر مي‌شوند، پس بايد از يك راهكار بهتر استفاده كرد.

يك بذر را در نظر بگيريد كه تازه سر از خاك بيرون آورده، در ابتدا خيلي سست و شكننده است، يك باد شديد، پرندگان و حيوانات به راحتي مي‌تواند آن را از ريشه درآورند و از بين ببرند، اما زماني كه آرام‌آرام شروع به رشد مي‌كند و تبديل به يك درخت تنومند مي‌شود چي، آيا مي‌توان به راحتي آن را از ريشه درآورد؟

احساسات منفي هم همينطور هستند، ابتدا خيلي ضعيف‌اند و به راحتي مي‌توان آنها را در نطفه خفه كرد ولي اگر متوجه آن نشويم و يا به آن اهميت ندهيم، كم‌كم شروع به رشد مي‌كنند و قدرت مي‌گيرند و در نهايت به جايي مي‌رسند كه مي‌توانند از نظر فيزيكي، روحي و ذهني ما را از بين ببرند، پس ايده كلي اين است كه:

آگاهي از احساسات منفي

ابتدا به احساسات خود توجه كنيم، حواسمان به آنها باشد، به خودمان اجازه ندهيم وارد فاز منفي شويم و اگر هم احساس منفي كرديم، سريع آن را با يك احساس مثبت جايگزين كنيم و اجازه ندهيم احساس منفي قدرتمند شود، حتي اگر در موقعيت منفي هستيم، آنجا را ترك كنيم، مثلا در يك مهماني يك نفر باعث عصبانيت و منفي شدن ما مي‌شود، اگر توان مديريت اين موقعيت را نداريم پس بهتر است آن مهماني را ترك كنيم.

البته گاهي اوقات ممكن است يكي از نزديكان ما باعث منفي شدن ما شود و ما هم كه نمي‌توانيم او يا موقعيت را ترك كنيم، در اين حالت بهتر است روي خودمان كار كنيم و خودمان را قدرتمندتر كنيم و مديريت كردن اين موقعيت را ياد بگيريم.

«ما مي‌توانيم احساس منفي كنيم، ولي اجازه نداريم در احساسات منفي باقي بمانيم.»

احساسات منفي مانند چاله هستند ، پس شرط اول اين است كه درون چاله‌هاي احساسي منفي، نيفتيم.

ما روي احساسات اسم‌هاي مختلف مي‌گذاريم و با اينكار ميزان شدت آنها را درجه‌بندي مي‌كنيم، مثلا شدت تخريب احساس دلخور بودن كمتر از ناراحت بودن است، ناراحت بودن كمتر از عصباني بودن است، پس مي‌توانيم بگوييم بعضي احساسات، مانند چاله هستند، بعضي‌ها در حد چاه و بعضي هم در حد چاه‌هاي بي انتها.

در ادامه به چهار احساس منفي (چاه بي‌انتها) مي‌پردازيم كه نبايد تحت هيچ شرايطي درون آنها بيفتيم.

ادامه مطلب را از اينجا بخوانيد

امتیاز:

بازدید:

[ ۸ اسفند ۱۳۹۵ ] [ ۰۲:۵۹:۱۲ ] [ پيشگامان ]

نظرات (0)

{COMMENTS}