بخش بزرگي از جواب سوال چگونه مشكلات را حل كنيم ، تعمق كردن است، تعمق كردن ابزار قدرتمندي است براي موفقيت، كه بسيار كم استفاده مي شود. با تعمق راه حل ها و روش ها را خواهيم يافت. برعكس اين قضيه اين است كه بخواهيم با زور به جواب برسيم مانند زماني كه مي خواهيم با قدرت اراده بخوابيم.

تعمق كردن يعني «ژرف انديشيدن»، «غور كردن»، «فرو رفتن در فكر» و به طور كلي عميق فكر كردن به يك موضوع را تعمق مي گويند كه نقطه مقابل «سطحي فكر كردن» است.

تصور كنيد دانشجويي كه در طول ترم، غيبت زيادي داشته است، هيچي درس نخوانده و حالا سر جلسه امتحان است و از طرفي جواب سوالات را هم نمي داند و حدود يك ساعت و نيم زمان دارد كه جواب سوالات را بنويسد وگرنه مردود خواهد شد، (چقدر آشناست!) اگر به كمك امدادهاي غيبي (تقلب) اميدوار نباشد، مجبور است با همان اطلاعاتي كمي كه دارد جواب سوالات را بنويسد.

به نظر شما نتيجه اين امتحان چه خواهد بود؟

شايد تا به حال از روش ها و تكنيك هاي مديريت زمان زياد استفاده كرده باشيد ولي نتيجه اي كه دوست داشتيد را نگرفته ايد و احساس كرده ايد زماني كه از تكنيك ها و روش هاي مديريت زمان استفاده مي كنيد با زمان هايي كه عادي كار مي كنيد تفاوت چنداني ندارد و برايتان سوال شده باشد كه آيا ايراد از تكنيك و روش هاي مديريت زمان است؟ آيا شما خوب انجام نداده ايد؟ روانشناسي مديريت زمان به اين مي پردازد كه:

نه تكنيك هاي مديريت زمان ايراد دارد و نه شما خوب انجام نداده ايد بلكه يك مورد بسيار مهمي وجود دارد كه اگر آن را ناديده بگيريد، بهترين تكنيك و روش هاي مديريت زمان هم نمي توانند تاثير چنداني روي كارايي و عملكرد شما داشته باشند. در ادامه به بخش هايي از كتاب مديريت زمان برايان تريسي مي پردازيم كه اين موضوع را به خوبي عنوان كرده است.

قبل از اينكه به اين سوال بپردازيم كه چگونه هدف تعيين كنيم بهتر است بدانيم كه اهداف مي توانند خيلي ساده و ابتدايي و يا خيلي سخت و پيچيده باشند، هرچقدر بتوانيم اهداف را ساده تر كنيم و آن را به بخش هاي كوچكتر تقسيم كنيم، به همان ميزان امكان رسيدن به آن راحت تر خواهد بود.

در ادامه مي خواهيم هدف گذاري به روش آقاي برايان تريسي را بررسي كنيم، اين نوع هدف گذاري بسيار ساده بوده و با كمي تلاش مي توانيد به راحتي در آن مهارت كسب كنيد، مي توانيم از اين روش در ۷ حوزه زير هدف گذاري كنيم:

چگونه زندگي بهتري داشته باشيم البته سوال خيلي كلي است و مطمئنا زندگي بهتر براي هر شخص يك معناي خاص مي دهد، نمي توان يك راهكار ارائه داد كه براي همه به يك اندازه جواب بدهد، اما با رعايت كردن اين چند مورد تقريبا در هر زمينه اي كه باشيم مي توانيم زندگي بهتري بسازيم.

شايد افرادي را ديده باشيد كه يك زندگي موفق دارند و شما هم دوست داشته باشيد مانند آنها باشيد، اما وقتي با اين افراد صحبت مي كنيد متوجه مي شويد با اينكه زندگي موفقي دارند اما از زندگي شان رضايت ندارند.

دسته دومي هم هست كه نه تنها يك زندگي موفق دارند بلكه از زندگي شان رضايت كامل هم دارند، وقتي به زندگي موفق آنها نگاه مي كنيد مي بينيد، خوش اقبالند، اعتماد به نفس دارند،زندگي بهتري دارند، موفقيت هاي فراوان به دست آورده اند، پر از شور و شوق هستند، اگر در زندگي شان دچار مشكل شوند به راحتي از پس آن بر مي آيند.

همه ما به طرز مشابهي به اين دنيا مي آييم: برهنه، هراسان و ناآگاه. بعد از آن ورود بزرگ، تمام زندگي ما تا پايان، مجموع كل انتخاب هايي است كه مي كنيم، انتخاب و تصميم هاي ما مي تواند بهترين دوست يا بدترين دشمن مان باشند، مي توانند ما را به اهدافمان برسانند يا اينكه بفرستندمان به كهكشاني بسيار دور. «دارن هاردي»

مطمئنا همه تصميم هايي كه ما مي گيريم، سرنوشت ساز نيستند ولي زمان هايي وجود دارد كه بايد تصميم بگيريم از بين گزينه هاي موجود كدام را انتخاب كنيم و هر تصميم مي تواند مسير زندگي ما را تغيير داده و در نهايت سرنوشت ما را رقم بزند.

افراد موفق در هر قشر و زمينه اي كه باشند داراي ويژگي هاي منحصر به فردي هستند كه باعث موفقيت آنها شده است، اما تعدادي ويژگي هم وجود دارد كه در همه افراد موفق مشترك است كه با شناختن اين ويژگي ها، برنامه ريزي و تلاش براي به دست آوردن آنها، ما هم مي توانيم جزو افراد موفق قرار بگيريم. 

نكته ي بسيار مهمي كه وجود دارد اين است كه اين ويژگي ها به صورت ژنتيكي نيستند كه افراد موفق آنها را به ارث برده باشند، بلكه همه ي اين ويژگي ها را مي توان ياد گرفت و هر روز روي آنها كار كرد و قوي و قوي ترشان كرد.در ادامه به اين ويژگي ها مي پردازيم:

همه مديران زمان موفق، در برنامه ريزي حرفه اي هستند. آن ها فهرست ها و ريز فهرست هايي براي دستيابي به هر هدف بزرگ و كوچك دارند. هرگاه پروژه جديدي به آنها محول مي شود، زماني را به تفكر دقيق درباره آن اختصاص مي دهند تا ببينند مي خواهند چه كاري انجام دهند و سپس فهرست منظمي از همه گام هاي لازم براي تكميل پروژه را مي نويسند.

هر دقيقه اي كه صرف برنامه ريزي مي شود، باعث ۱۰ دقيقه صرفه جويي در زمان اجرا مي شود. زماني را كه پيش از آغاز كار به تفكر روي كاغذ اختصاص مي دهيد، باعث افزايش انرژي شخصي به ميزان ۱۰۰۰ درصد مي شود، زيرا درازاي هر يك دقيقه سرمايه گذاري در برنامه ريزي قبلي براي كار، ۱۰ رقيقه صرفه جويي مي كنيد.

دانستن اينكه در چه زمينه اي استعداد داريم و حركت در آن مسير مي تواند ما را به اهداف و دستاوردهاي بزرگي برساند، اگر بخواهيد كاري را كه دوست داريد و در آن استعداد هم داريد را به عنوان شغل خود انتخاب كنيد مطمئنا خيلي جلوتر و موفق تر از زماني خواهيد بود كه از سر اجبار بخواهيد كاري را انجام دهيد پس در قدم اول بايد به اين سوال جواب دهيم كه چگونه استعداد خود را كشف كنيم .